نوای جنوب: تصویری از یک عروس و داماد در یک خیابان تهران مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته. در همین باره رضا صائمی (روزنامهنگار) نوشت:
نوای جنوب: تصویری از یک عروس و داماد در یک خیابان تهران مورد توجه کاربران فضای مجازی قرار گرفته. در همین باره رضا صائمی (روزنامهنگار) نوشت:
؛آنچه در نقطه کانونی این عکس قرار گرفته و به قلب این قاب تبدیل شده، عروس و دامادند..اما آنچه توجه مرا بیشتر به خود جلب کرده، آن دو پسر موتور سواری هستند که برای آنها کِل میکشند…. همراه شدن با شادی دیگران و سهم شدن در آن و خوشحال شدن از خوشحالی دیگران، در زمانهای که آدمها از تماشای شادی دیگری غمگین و از رنج دیگری شاد میشوند، گنج گرانبهایست….حسی از شادی که با کِل کشیدن ساده عابرانی گذرا ، از نگاه آن زوج عبور میکند و بر دلشان مینشیند، خاطرهای خوش میسازد که در ذهن آن دو و حافظه خیابان میماند…خیابانهایی که در حافظه خود، خاطرات تلخی را ثبت کردهاند شاید با همین شادیهای کوچک بر زخمهای خود مرهم بگذارند….علیرضا آذر میگفت: «بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم….با غمانگیزترین حالت تهران چه کنم»….شاید همین با هم بودنها و در شادی هم سهیم شدنها، مرهم بر زخم خیابان بگذارد تا به جای رد خشم و خون، ردی از جشن و خنده بر آن بنشیند…..به قول مسعود لعلی: «دلخوشیها کم نیست، دیدهها نابیناست.روز را خورشید میسازد، روزگار را ما»…بانی شادی شدن، تکثیر مهربانیست و تحکیم آدمیت….جهان آنگاه بهشت میشود که دیگری جهنم نباشد…..شاید چشم تماشای شادی دیگران که باز شود، خوشبختی آغاز شود.