
نوای جنوب:بنسلمان بابت اصلاحاتی که در ساختار عربستان سعودی ایجاد کرد مورد تعریف و تمجید از سوی بسیاری قرار گرفت و در سال ۲۰۱۷ مرد سال مجله تایم شد، اما این تنها چهره این شاهزاده جوان نیست.
نوای جنوب:بنسلمان بابت اصلاحاتی که در ساختار عربستان سعودی ایجاد کرد مورد تعریف و تمجید از سوی بسیاری قرار گرفت و در سال ۲۰۱۷ مرد سال مجله تایم شد، اما این تنها چهره این شاهزاده جوان نیست.
دیدارنیوز ـ سرویس بینالملل: جان ففر مدیر موسسه فارین پالیسی این فوکس مطلبی پیرامون بنسلمان تحت عنوان شاهزاده خوش تیپ، قاتل سریالی و بیمار روانی نوشته که دیدار ترجمه آن را ارائه کرده است.محمد بنسلمان فردی دلربا است. ولیعهد بلند قد، سیاه چُرده و خوش تیپ عربستان ـ که به ام بی اس معروف شده ـ نظر بسیاری از رهبران جهان و تحلیلگران مشتاق را از جناحهای چپ و راست به خود جلب کرده است.
بنسلمان از نظر طرفدارانش، زمانی شایسته تخت و تاج شد که در پادشاهیِ شدیدا محافظه کار عربستان، برای اصلاحات تلاش کرد، به مساله فساد پرداخت، با تندروهای دینی مقابله کرد و قول داد اقتصاد کشور را مدرنیزه کند. "توماس فریدمن" تحلیلگر آمریکایی در نوامبر ۲۰۱۷ در مقالهای که اغلب به آن اشاره میشود، گفته بود "بالاخره یک نفر باید آن کار را انجام میداد ـ عربستان را راهی قرن ۲۱ میکرد ـ و بنسلمان اقدام کرد. من قطعا برای او در تلاشهایش به منظور اعمال اصلاحات، آرزوی موفقیت میکنم."
این فقط تحلیلگران نیستند که شیفته بنسلمان شدهاند. در سال ۲۰۱۷، بنسلمان با کسب رقم شگفتآور ۲۴ درصد، مردِ سال مجله تایم شد. پس از او، جنبش #MeToo movement که به قربانیان آزار جنسی میپرداخت با کسب ۶ درصد در رتبه دوم قرار گرفت.جاستین ترودو" نخستوزیر کانادا با ۴ درصد، "پاپ فرانشیس" با ۳ درصد و "دونالد ترامپ" با ۲ درصد در رتبههای بعدی قرار گرفتند.
البته که همه به آقای بنسلمانِ با استعداد علاقه نداشتند. وی در سال ۲۰۱۵ و سه ماه پس از آنکه وزیر دفاع عربستان شد، جنگ هوایی را علیه همسایهاش یمن آغاز کرد. دهها هزار غیرنظامی یمنی کشته شدهاند و این کشور به کابوسی انسانی تبدیل شده است. جنگ که به باتلاقی برای ائتلاف تحت امر عربستان مبدل شده، دوستان زیادی برای ام بی اس به همراه نداشته است.
ام بی اس دو سال بعد، درست پیش از آنکه توماس فریدمن را در ریاض مسحور خود کند، تعدادی از ثروتمندترین رقبای خود را در اتاقهای هتل "رتیس کارلتون" در پایتخت عربستان حبس کرد. آنجا بود که شیوخ و تجار بازداشت شده بازجویی و شکنجه شدند، نتیجه آن هم مرگ یک نفر و بستری شدن ۱۷ تن دیگر در بیمارستان بود. رهبری عربستان از باج دهی چندین میلیارد دلاری زندانیان متمول به عنوان پویش ضد فساد نام برد، اما در حقیقت راهی بود تا بنسلمان به ضرب زور، موقعیت خود را تحکیم کند.
خویشاوند یکی از زندانیان درباره ام بی اس میگوید: "او یک بیمار روانی است. او حس دیگرآزاری دارد. او میخواهد مردم را درهم بشکند. از نظر او، هیچ کسی جز خودش نباید نام نیک داشته باشد. او یک شیطان است، و شیطان واقعی از او درس میآموزد."
چندی پیش از ماجرای "شیخ کُشی" در ریتس کارلتون بود که "جمال خاشقجی" از عربستان به آمریکا گریخت. او که ستون نویس واشنگتن پست بود، سیاستهای دولت سعودی و به ویژه ام بی اس را در نوشتهها و سخنانش هدف قرار داد. خاشقجی در ستونی که در آوریل ۲۰۱۸ نوشته بود، میگفت ولیعهد عربستان "حق دارد عربستان سعودی را از دست نیروهای شدیدا محافظه کار نجات دهد، اما
اشتباه میکند که نوع جدیدی از تندروی را پیش ببرد که توان تحمل یک مخالف را هم ندارد؛ گرچه رویکرد او ظاهرا از نظر غرب، لیبرالتر و جذابتر به نظر میرسد."
تحمل ناپذیری یک مخالف چند ماه بعد در شدیدترین و تراژیکترین شکل خود به نمایش گذاشته شد، یعنی زمانی که خاشقجی با پای خود به کنسولگری عربستان در استانبول رفت تا مدارک لازم را برای ازدواج با نامزد تُرکش دریافت کند، اما هرگز از آنجا خارج نشد. جوخه مرگی که دولت عربستان فرستاده بود، خاشقجی را خفه و اعضای بدنش را تکه تکه کرد.
دولت عربستان ابتدا این خبر را که خاشقجی کشته شده است، تکذیب کرد. سپس مدعی شد عوامل خودسر او را کشتهاند. پادشاهی سعودی نهایتا ۱۱ نفر را که نامی از آنها نبرده بود، محاکمه، هشت تن را متهم کرد و برای برای چند نفر حکم مرگ صادر کرد که آن نیز به ۲۰ سال حبس تقلیل یافت.
بعد از قتل خاشقجی، دولت ترامپ ۱۷ مقام سعودی را تحریم کرد. اما با وجود آنکه سازمان ملل نیز در گزارشی بنسلمان را در آن عملیاتِ ترور مقصر خوانده بود، وی با هیچ مشکلی مواجه نشد. در اصل، ترامپ همچنان به تعریف و تمجید از ولیعهد عربستان ادامه داد، گویی که هیچ اتفاقی نیفتاده است.
ترامپ در ضیافت صبحانهای در ژوئن ۲۰۱۹ و در حاشیه نشست G۲۰ در توکیو گفت: "باعث افتخار است در کنار ولیعهد عربستان سعودی هستم، دوستِ خودم، مردی که در پنج سال گذشته در باز کردن فضای عربستان واقعا کارهای زیادی انجام داده است. میخواهم از جانب تعداد زیادی از مردم از شما تشکر کنم و به شما تبریک بگویم. شما واقعا شاهکار کردهاید."
به تازگی دولت بایدن، گزارش چندی پیشِ نهادهای اطلاعاتی آمریکا را منتشر کرد که در آن مشخص شده است خاشقجی با تایید ام بی اس به قتل رسیده است. دولت آمریکا چند مورد جدید تحریم را علیه مقامات مشخص سعودی در قالب "تحریمهای قاشقجی" علیه ۷۶ فرد مرتبط با این قتل اضافه کرد که از آنها نیز نام برده نشده است. این ممنوعیت همچنین میتواند شامل هر مقام خارجی بشود که فعالان و خبرنگاران را آزار و اذیت میکنند. اما دولت بایدن همچنان از تحریم کردن خودِ بنسلمان خودداری کرده است.
بنسلمان مانند شخصیت "تام ریپلی" در رمانهای جنایی اثر "پاتریشیاهای اسمیت" مردی با اعتماد، قاتل سریالی و کلا بیمار روانی است که طرفدار زندگی هیجانی و متمولانه است. های اسمیت در کتاب "آقای ریپلیِ با استعداد" و چهار رمان دیگر، شخصیت برتر خود را "مودب، خوشایند و کاملا غیراخلاقی" به تصویر میکشد. تام ریپلی گرچه در اغلب موارد تا دستگیر شدن پیش میرود، اما هر بار در هر مورد قتل، سرانجام میگریزد. آیا همین سرنوشت در انتظار آقای بنسلمان با استعداد نیز هست؟
روابط آمریکا ـ عربستان
ائتلاف میان آمریکا و عربستان سعودی در ابتدا معنادار بود، دست کم در سطح پایه اقتصادی. در فوریه ۱۹۴۵ که فرانکلین روزولت مخفیانه با سعد بن عبدالعزیز پادشاه عربستان در یک رزم ناو نیروی دریایی در کانال سوئز دیدار کرد، رئیس جمهور آمریکا خواستار
تعیین سرزمینی برای آوارگان یهودی در فلسطین شده بود. گرچه پادشاه سعودی اشتیاقی به این مساله نداشت، ولی مایل بود مشارکتی در خصوص نفت شکل بگیرد. عربستان به تازگی چیزی کشف کرده بود که به نظر میرسید چاههای پردرآمد نفتی است، و آمریکا نیز برای پایان دادن به جنگ جهانی دوم و آغاز بازسازی پس از جنگ، به منبع قابل اعتماد نفت نیاز داشت.
عربستان هنوز هم مقادیر زیادی نفت دارد، اما آمریکا دیگر به آنها نیاز ندارد. واردات نفتی آمریکا که در می ۲۰۰۳ به روزانه دو میلیون بشکه رسیده بود، دسامبر گذشته به ۱۰۰ هزار بشکه کاهش یافت. برای نخستین بار در ۳۵ سال گذشته، چند روز در ژانویه، آمریکا هیچ نفتی از عربستان وارد نکرد. آمریکا به دلیل اتکا به تولیدات سوخت فسیلی خود، افزایش واردات از کشورهایی مانند کانادا، و اتکای بیشتر به منابع تجدیدپذیر، دیگر وابسته به نفت عربستان نیست.
نفت را از این معادله خارج کنید، تا ائتلاف میان آمریکا ـ عربستان غیرقابل دفاع باشد. عربستان یک کشور دیکتاتوری است که در آن آزادیهای دینی و سیاسی از کشوری مانند ایران هم کمتر است. در حالی که آمریکا همواره از ایران به خاطر نقض حقوق بشر انتقاد میکند. این پادشاهی، عاملی بیثبات کننده در منطقه بوده است، مثلا از طریق جنگ خود در یمن و همچنین تحریم قطر. علاوه بر آن، عربستان سعودی مروج نسخهای محافظه کارانه از اسلام ـ وهابیسم ـ است که هیچ یک از متغیرهای لیبرالِ دین در سراسر جهان در آن دیده نمیشود. این کشور همچنین ایدئولوژیهای تندروتری را خلق کرده است، مانند جهادگرایی یا اسامه بن لادن و طرفدارانش. دخالت اتباع سعودی در حوادث ۱۱ سپتامبر محرز شده و اقدام یک افسر نیروی هوایی عربستان در تیراندازی در پایگاه نیروی دریایی "پنساکولا" در ایالت فلوریدا در سال ۲۰۱۹ نیز که سه ملوان آمریکایی در آن کشته شدند، نمونهای دیگر از حوادثی است که گفته میشود دولت عربستان میتوانست جلوی آنها را بگیرد.
دولت آمریکا عموما این مساله را نادیده گرفته که عربستان آشکارا کشوری مناسب برای مشارکت استراتژیک نبوده است. فقط مساله نفت نیست. سعودیها در چندین سال نشان دادند که شرکای مفیدی در زمینههای دیگر هستند. آنها به مجاهدین افغان برای مبارزات ضد شوروی در افغانستان کمک مالی کردند. آنها حامی سرسخت رژیمهای محافظه کار در خاورمیانه بودهاند، نظیر دولت مصر، که آمریکا به غلط آن را عامل ثبات میداند؛ و سپس ایران، که عربستان از مدتها قبل برای کسب نفوذ بیشتر در خاورمیانه، با آن رقابت کرده است. بخشی از این رقابت به نظام اعتقادی دو کشور مربوط میشود، زیرا ایران کشوری شیعه و عربستان سنی است. تنشهای
موجود ماهیت سیاسی هم دارد، زیرا سعودیها تمایل دارند از رژیمهای محافظه کار طرفدار غرب حمایت کنند در حالی که ایران دولتها و جنبشهایی را ترجیح میدهد که دستکم نسبت به غرب بدبین هستند، اگر نگوییم دشمن آشکار. اما این رقابت اغلب به مسایل ژئوپولیتیک محدود میشود چرا که تهران و ریاض تلاش میکنند بر بیشترین کشورها و رهبران ـ جدا از گرایشات سیاسی و یا دینی آنها ـ اعمال نفوذ کنند.
بایدن اکنون تلاش میکند تا روابط با عربستان را وارد مسیری دیگر بکند. وی "تمام حمایتهای آمریکا را از عملیات تهاجمی در یمن، از جمله فروشهای تسلیحاتی، متوقف کرده است"، اما همچنین امکان ارائه حمایت از عملیات دفاعی از هر نوع، فراهم است.
بایدن گرچه ابتدا مساله حقوق بشر و قتل خاشقجی را مطرح کرده بود، اما همچنان تلاش میکند عملا با عفو ام بی اس، روابط با عربستان را به صورت کلی حفظ کند.
شاه سلمان ۸۵ ساله است و وضعیت جسمی مناسبی ندارد. بنسلمان نیز در آستانه پادشاه شدن قرار گرفته و آمریکا نمیخواهد از یک پادشاه مقتدر در آینده دوری کند. ام بی اس از این اهرم نفوذ اطلاع دارد و متناسب با آن عمل خواهد کرد.
برخورد با مقامات
دولت بایدن به تازگی مقامات ارشد روسی را بر سر مسمومیت "الکسی ناوالنی" رهبر مخالفان روسیه تحریم کرد. اتحادیه اروپا در سال ۲۰۱۹ ایران را به خاطر آن چه که دخالت آن در ترور دو نفر از مخالفین در هلند نامید، تحریم کرد. بعد از ترور برادر ناتنی رهبر کره شمالی در فرودگاه کوالالامپور در سال ۲۰۱۷، مالزی سفارت خود را در پیونگ یانگ تعطیل و آن کشور را مشمول منع تردد کرد.
هیچ یک از این اقدامات به برهم خوردن روابط دوجانبه منجر نشده است. آمریکا همچنان با کرملین تعامل میکند، که تمدید پیمان استارت جدید، تارهترین نمونه آن است. اتحادیه اروپا شدیدا تلاش میکند تا توافق هستهای ایران احیاء شود؛ و مالزی نیز پارسال سفارتخانهاش را در پیونگ یانگ بازگشایی کرد.
یک دلیل برای آنکه چنین قتلهای فراقضایی به تحریم و نه انزوای کامل عوامل آن منجر میشود، به طبیعت آنها برمیگردد. آمریکا در اوایل سال ۲۰۲۰ ژنرال قاسم سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران ایران را در فرودگاه بغداد ترور کرد. اسرائیل همواره مخالفانش
را در سراسر جهان ترور میکند، مانند قتل یک کارمند سفارت لیبی در رم، یک دانشمند اتمی مصری در پاریس، یک سرهنگ برزیلی در سائوپائولو و یک مهندس کانادایی در بروکسل. سوریه شاید عامل موارد زیادی از عملیات ترور در لبنان باشد ـ شاید هم نباشد ـ نظیر ترور رهبر چپگرای لبنانی "کمال جنبلاط"، و ترور "رفیق حریری" نخستوزیر سابق این کشور. هیچ یک از اینها به خاطر اقداماتشان از منظر ژئوپولیتیک آسیب ندیدهاند.
به عبارت دیگر، آقای بنسلمانِ با استعداد، مهمترین منتقد خود را کشت، زیرا میدانست که از عواقب آن خواهد گریخت. حتی اگر دولت بایدن تصمیم بگیرد به خاطر دلایل کاملا عمل گرایانه، شاهزاده سعودی را تحریم نکند، باید قطعا تمام کمکهای نظامی را به ریاض متوقف کند، حتی سلاحهایی که "دفاعی" محسوب میشوند. با این وجود اگر عربستان از ساز و کار آمریکایی موسوم به "سامانه دفاع نهایی ارتفاع بالا" (تاد) احساس امنیت بیشتری داشته باشد، به احتمال قویتر مخالفانش را هدف حملات مستقیم هوایی قرار خواهد داد.
این ماهیت ژئوپولیتک است که در بستر آن، تعدادی بیمار روانی قرار است رهبران کشورشان بشوند. اما این دلیل نمیشود که آمریکا به این مردان "با استعداد" سلاح بفروشد تا قدرت خود را تحکیم کنند.